بَربَط یا عود یا رود سازی زهی است که در خاورمیانه و کشورهای عربی رایج است و از قدیمیترین سازهای شرقی به شمار میرود. درباره تاریخ پیدایش و خاستگاه این ساز، نظرات متفاوتی وجود دارد. عدهای با استناد به تصاویر حجاری شده، ریشه آن را در هند و برخی دیگر بلخ را خاستگاه آن میدانند. البته گسترش این ساز در میانه عصر اشکانی و سراسر عصر ساسانی در ایران، باعث شده بسیاری آن را سازی ایرانی بدانند.[۱]
محتویات |
تاریخچهٔ بربط
این ساز را میتوان آن را از اصیلترین سازهای موسیقی ایران زمین به شمار آورد. آثار باستانی میانرودان متعلق به هزارهٔ دوم پیش از میلاد، نگارهٔ مردی ایستاده را نشان میدهد که به نواختن بربط مشغول است.
در حقیقت سومریهای باستان نخستین مردمی هستند که در آثار به جای مانده از آنها ردپایی از این ساز در دیده میشود. ساز عود در ایران پیش از اسلام به نام بربط شناخته میشد و پس از سومریها و در دوران هخامنشیان رواج داشتهاست. این ساز در عهد ساسانی بیش از همه ادوار رواج داشتهاست.
گویا در اوایل اسلام به کشورهای عربی راه یافته و جانشین سازی به نام «عربستان و در قرن یکم هجری عود فارسی یا بربط را نواخته و نوازندگی آن را آموزش دادهاست. الاغانی میگوید:آشنایی او با عود از آنجا شروع شد که «عبدالله ابن زبیر» جمعی از ایرانیان را به مکه دعوت کرده بود تا خانهٔ کعبه را تعمیر کنند. دیوارگران ایرانی عود میزدند و اهل مکه از ساز و موسیقی ایشان لذت میبرند و آن را تحسین میکردند، پس به عود زدن پرداخت و در این صنعت سرآمد هنرمندان زمان گشت.
و اما عود
چون سطح ساز بربط از چوب پوشیده شده بود، اعراب آن را عود نامیدند.(العود در زبان عربی به معنای چوب است). به باور برخی پژوهشگران موسیقی مانند اکارد نوبوئر (Eckhard Neubauer) این واژه در اصل عربی شدهٔ واژهٔ "رود" فارسی میباشد که هم نام دیگر بربط است و هم به معنای سیم در سازهای زهی میباشد.
بربط امروزه نقش بسیار کمتری در موسیقی ایرانی دارد. عود عربی بر خلاف بربط ایرانی از اصلیترین سازهای موسیقی عربی است. این ساز پس از اینکه به اروپا برده شد، نام لوت بر آن نهادند. واژه لوت از نگارش کلمهٔ العود به وجود آمده و به تدریج به لوت تبدیل شده است. ابن خلدون در قرن ۸ هجری قمری آن را به ترکههای چوبینی که انعطافپذیر است معنی نموده.
خود کلمهٔ بربط در واقع از دو کلمهٔ "بر" و بط" ساخته شده یعنی "مانند بط" و بط به معنی مرغابی است. در کل شکل این ساز به مرغابی تشبیه شده چون سینهٔ جلو داده و گردن کوچکی دارد. دیدگاه دیگر این واژه را برگرفته از نام "باربد" نوازندهٔ رود در دربار خسرو پرویز میداند. این واژه به صورت بربت نیز نوشته شده است از جمله در بیتی از منوچهری با واژهٔ بیدولت همقافیه شده است:
تاک رز را گفت ای دختر بیدولت | این شکم چیست چو پشت و شکم بربت |
اصولا بربط یا همان عود در اندازههای مختلف ساخته میشود که اندازه متداول و معمول همان عودهای ساخت ایران است. نمونههای ساخت کشورهای عربی دارای کاسهای بزرگ و عودهای ترکیه کوچک و عودهای ایرانی متوسط است.
انواع بربط
در قدیم بربط را دو نوع به حساب میآوردند: یکی بربط با کاسهٔ بزرگ و دستهٔ کوتاه و دیگر با کاسهٔ کوچک اما دستهٔ بزرگ. امروز به اشتباه ساز دسته بلند را بربط و ساز دسته کوچک را عود مینامند. در حالی که اینگونه نیست و براساس تحقیقاتی که انجام شده توسط سیگارچی هر دو عود یا همان بربط هستند و از یک ساختمان صدایی برخوردارند.
ساختار بربط
شکم این ساز بسیار بزرگ و گلابی شکل و دسته آن بسیار کوتاه است. به طوری که قسمت اعظم طول سیمها در امتداد شکم قرار گرفتهاست. سطح رویی شکم از جنس چوب است که بر آن پنجرههایی مشبک ایجاد شدهاست. بربط فاقد «دستان» است و خرک ساز کوتاه و تا اندازهای کشیدهاست. بربط دارای ده سیم یا ۵ سیم جفتی است البته در برخی مواقع استادان قالب شکنی کرده و دو یا یک سیم در قسمت پایین قبل از سیم دو به ساز اضافه میکنند که این سیمها فا زیر کوک میشود. سیمهای جفت با هم همصدا (کوک) میشوند و هر یک از سیمهای دهگانه، یک
بربط(عود) بمترین ساز بین سازهای زهی است؛ نت نویسی آن با کلید سل است(در واقع نت نویسی آن با توجه به وسعت و بمی صدای ساز بر اساس کلید فا میباشد که برای سهولت نت خوانی و نوازندگی یک اکتاو بالاتر نوشته میشود) که جمعا دو اکتاو است. «اکتاو» بمتر از نت نوشته شده حاصل میشود. سیم بم (سُل پائین) معمولاً نقش «پیانو از راست به چپ برابری دارد و در اصل باید بربط(عود) را با کلید «فا» نواخت یعنی صدای اصلی بربط یک اکتاو پایینتر از آن است که امروز متداول شدهاست . مضراب بربط از پر مرغ (یا پر طاووس و شاهپر عقابو حتی پر لاشخور ) تهیه شدهاست و گاه نیز نوازنده با مضراب دیگری ساز را مینوازد. نوازندههای امروزی از مضرابهای پلاستیکی استفاده میکنند. صدای بربط بم، نرم و در عین حال گرم و جذاب و نسبتاً قوی است. این ساز نقش تکنواز و همنواز هر دو را به خوبی میتواند ایفا کند.همانگونه که مستحضرید بربت صدایی بم و تا حدودی تو دماغی داردکه دلیل آن نوع زه (سیم) ساز و عدم وجود پرده بندی(مانند ویلن) روی دستهٔ ساز است.پرده بندی موسیقی ایرانی بخوبی روی این ساز قابل بیان است. با تشکیل هنرستان عالی موسیقی در پنجاه سال پیش، استادانی چون اکبر محسنی، کاموسی و منصور نریمان که اکثرشان سهتار مینواختند، سعی کردند با تهیهٔ عود و همنوایی آهنگهای پخش شده از رادیوهای عربی، شیوه صحیح نواختن عود را یاد بگیرند و به این ترتیب عود در عصر معاصر دوباره احیا شد. ساز عود در یکصد سال اخیر کاملاً در قبضهٔ عربها و بهخصوص مصریها بوده است. از جمله نوازندگان معروف این ساز منیر بشیر (عراقی) است. در کنار او میتوان به نامهایی چون ریاض سنباطی، فرید الاطرش، ناصر شمه و انور براهم اشاره کرد.احیاء عود (عود معاصر)
عود نوازهای معروف جهان
در ادبیات
چو نوروز شد بزرگان بیاراستند | می و رود و رامشگران خواستند |
- حافظ میفرماید:
با شاهد شوخ و شنگ و با بربط و نی | گنجی و فراغتی و یک شیشه می | |
چون گرم شود زباده ما را رگ و پی | منت نبریم یک جو از حاتم طی |
- خیام میفرماید:
من هیچ ندانم که مرا آن که سرشت | از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت | |
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت | این هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت |
- مولانا میفرماید:
ای لولی بربط زن تو مست تری یا من | ای پیش چو تو مستی افسون من افسانه |
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.